سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به او گفتم غمگین ترین ترانه را برایم بخوان ، چشمهایش را بست و آر (یکشنبه 88/9/22 ساعت 12:45 عصر)

شریف ترین قلبها ، قلب کسانی است که درآن اندیشه آزار کسی نباشد.

و شریف ترین انسانها کسانی هستند که در بدست آوردن دل دیگران و ارزش های متعالی بکوشندو چه بسا شریف ترین ِ انسان ها، که در پای این آرمانهای شریف و مقدس حیات و زندگی خویش را به ودیعه سپرده و فدا نمودند!

همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی . 

وقتی از مادر متولد شدم ... صدایی در گوشم طنین انداخت 
که بعد از این با تو خواهم بود 
به او گفتم: کیستی؟ گفت: غم 
فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعدها با او بازی خواهم کرد 
ولی بعدها فهمیدم که من عروسکی هستم در دستان غم 

می دونی چرا بین انگشتان دست فاصله هست؟ چون یه روزی یه دستی پیدا می شه که این فاصله ها رو پر کن

کودکی گفتند: عشق چیست؟
گفت : بازی .
به نوجوانی گفتند: عشق چیست؟
گفت : رفیق بازی .
به جوانی گفتند: عشق چیست؟
گفت : پول و ثروت .
به پیرمردی گفتند: عشق چیست؟
گفت: عمر .
به عاشقی گفتند : عشق چیست؟
چیزی نگفت ، آهی کشید و سخت گریست

کاش قلبم درد تنهایی نداشت ، چهره ام هرگز پریشانی نداشت ، برگهای آخر تقویم عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت ، کاش می شد راه سرد عشق را بی اختیار پیمود و قربانی نداشت

دوستی یه حادثه و جدایی قانون است . بیا حادثه آفرین و قانون شکن باشیم .

روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتراست . برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم ، انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد ، اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم